عکس‌نوشته-سری ششم-فیلم

بارالهی…به من عمر باعزّت عطا کن تا بتوانم روزی راجع به این فیلم‌ها بنویسم.

بارالهی…روا مدار نوشتن این پست‌ها را به فردایی که گویی هرگز نخواهد آمد موکول کنم.

بارالهی…به من قدرت درک این را بده که اهمیت نوشتن این پست‌ها، به اندازه‌ی اهمیت کارهای دیگر است.

بارالهی…تا نوشتن این پست‌ها را به اتمام نرسانده‌ام، مرا به دنیای باقی ترانسفر نکن.

فرازی از مناجات‌نامه‌ی خواجه رضا فیلمساری.


فعلا این نقل‌قول‌ها رو داشته باشید تا ببینیم چی پیش میاد…راستی دیزاین نقل‌قول‌های فیلمی رو تغییر دادم تا از نقل‌قول‌های کتابی متمایز باشه، انقد که من به فکر شمام، پدرمادرتون نیستند والله!

الهام یا همون Inception رو باید بارها دید، هر سکانس رو نگه داشت و راجع بهش حرف زد یا فکر کرد. فیلم‌های نولان رو نمی‌شه همینجوری سرسری دید و تموم، نه آقا/خانم، باید دید و رفت راجع بهش تحقیق کرد.

فیلم‌هایی که یکم می‌رن تو فاز تخیلی، معمولا دوتا حالت دارند: یا یه چیزایی همین الان داره اتفاق میفته؛ ولو کم‌رنگ، یا در آینده اتفاق میفته. به عنوان مثال، توی این فیلم به موضوع واقعا شگفت‌انگیز خواب پرداخته شده. آدم هوش از سرش می‌پره اصلا.

[qut class=”text-center”]شکست‌ناپذیرترین انگل چیه؟ یک باکتری؟ یک ویروس؟ یک کرم روده؟ یک ایده. شکست‌ناپذیر و به شدت مسری…[/qut]

inception

کریستوفر نولان، الهام.

این فیلمم از اون فیلم‌هاست لامصب! یک شاهکار دیگر از آقایان دِی لوییز و دی کاپریو، و صد البته آقای اسکورسیزی. علاوه بر داستان، شخصیت‌پردازی و بازیگران قوی، موسیقیِ عالی‌ای هم داره این فیلم. برای این پست یکی از دیالوگ‌های معروفش رو انتخاب کردم، که خیلی جاها صدق می‌کنه!

[qut class=”text-center”]-مونک سه‌هزارتا رای بیش‌تر از کل رای‌دهنده‌ها داره! دیگه برگه‌رای نداریم! +اولین قانون سیاست یادت باشه؛ این شمارش‌گرها هستند که نتایج رو تعیین می‌کنند، نه تعرفه‌ها! به شمارش ادامه بدید![/qut]

gangs of new york

مارتین اسکورسیزی، دارودسته‌ی نیویورکی.

مالنا از اون فیلم‌هاییه که نمی‌تونی با همه‌کس در موردش حرف بزنی، ممکنه قضاوتت کنن. هرچی که هست من دوستش داشتم. فیلم فضای نوستالژی داره، ضمن اینکه نشون می‌ده در یک لحظه چطور یک نفر تا حد زیادی مورد قضاوت قرار می‌گیره؛ همه چیز بستگی به این داره که تا کی و تا چه اندازه باب میل این مردمِ…(هرچی دوست داشتین بذارین به جای سه نقطه)رفتار کنی. اصلا اسم این فیلم رو «قضاوت» هم می‌تونستن بذارن.

[qut class=”text-center”]روزگار سپری شد، و من عاشق زن‌های زیادی شدم. و وقتی در آغوش‌شون بودم از من می‌پرسیدند که آیا اون‌ها رو فراموش خواهم کرد؟ جواب می‌دادم: «بله. فراموش خواهم کرد.» اما تنها کسی که هیچگاه او را فراموش نکردم، کسی بود که هرگز این سوال رو نپرسید…مالنا.[/qut]

malena

جوزپه تورناتوره، مالنا.

آواز هم فیلم قشنگیه دیگه..😅😄 ببینید خودتون. یک هفته‌ست پهلودرد دارم، یحتمل سرما رسیده بهش، دیگه نمی‌تونم بشینم.

[qut class=”text-center”]می‌دونی بهترین چیز درباره‌ی به ته چاه خوردن چیه؟ اینکه فقط یک راه برای رفتن داری؛ بالا رفتن![/qut]

sing

گرت جنینگز، آواز.

دیدگاه‌ها

برای این نوشته دیدگاهی وجود ندارد.

ارسال دیدگاه جدید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز با * علامت‌گذاری شده‌اند.