
«چندتا ۹؟» یا «چه ارتباطی بین آپتایم و روابطمان وجود دارد؟»
توی دنیای کامپیوتر، و بهصورت اختصاصی دنیای شبکههای کامپیوتری، اصطلاحی برای سرور(Server)های کامپیوتری وجود داره بهنام «آپتایم(Uptime)». این اصطلاح در حقیقت یک مقدار عددیه که به درصد آورده میشه، و بیانگر میزان در دسترس بودن اون سروره. مثلا اینجوری در نظر بگیرید: «یک سرور در یک ماه آپتایم %۹۹/۹۹ رو داشته. یعنی اگه ماه رو ۷۲۰ساعت در نظر بگیریم، این سرور تقریبا ۷۱۹ساعت و ۵۶دقیقه تونسته کارش رو درست انجام بده و با موفقیت سرویسدهی بکنه. چقدر نتونسته به وظیفهاش عمل کنه؟ در حدود ۴دقیقه.»
وقتی که دربارهی آپتایم حرف میزنیم، بحث دربارهی صدم، هزارم، و دههزارمه، نه حتی دهم. یک واحد کامل که دیگه بماند. سروری که آپتایم %۹۹.۸ داره اصلا توی بحث شرکت داده نمیشه. وقتی از آپتایم سرور میگیم، داریم دربارهی %۹۹/۹۹ و %۹۹/۹۹۹ حرف میزنیم. همین دقایق و ثانیههای ناشی از تعداد ۹ها هستند که کلهگندههای این کار رو از همدیگه متمایز میکنند. اهمیت و حساسیت رو میبینید؟
این منبر رو رفتم بالا که بگم کیفیت یک رابطه چقدر میتونه نزدیک باشه با مفهوم آپتایم یک سیستم کامپیوتری. رابطه که میگم منظور حالت کلی رابطه است. میتونه هر رابطهای باشه؛ رفاقت، عاطفی، کاری و… . اگر من توی یک رابطهی عاطفی خیانت کردم، نباید برای توجیه این کار از استدلالهایی مثل «پس اون همه خوبی چی؟» استفاده کنم. اگه توی رفاقت سربزنگاه پشت رفیقام رو خالی کردم، اگر جایی که نباید کم میذاشتم ولی گذاشتم، نباید بگم «پس اون همه سال رفاقت چی؟». چون اونا همه بدیهیات اون رابطه بوده…، چون باید میبوده. اما من، من توی یه رابطهی %۹۹/۹۹۹ای، %۹۹/۹۸ بودم.
نمیخوام ارزش قدردانی رو ببرم زیر سوال. قطعا تمام اتفاقات خوب قبل از یک اتفاق بد توی یک رابطه، لایق قدردانی طرفین هستند. قدردانی اگه نباشه، شاید دلسردی بیاره. منتها انتظارات نباید محدود بشند. نباید به کم قانع بود. ابراز محبت، صداقت، وفادار بودن، اینا همه بدیهیات یک رابطه هستند. شاید عدهای بگند «خیلی از روابط هستند که اینها رو ندارند یا کمتر دارند، پس باید شکرگزار همین مقدار باشیم.« بذارین رکوپوستکنده بگم؛ هیچ اهمیتی نداره که بضی از روابط اینجوری هستند؛ این موارد باید توی رابطهای که ما توش هستیم پیشفرضهای اون رابطه تلقی بشند. ما نباید شکرگزار همین مقدار کم باشیم، بلکه اگه نبود باید تعجب کنیم. میدونید؛ بحث سر مطالبه است.
مطلب اینکه جزییات خیلی مهم هستند. اگه جزییات توی یک سیستم کامپیوتری انقدر مهم باشند، روابط ما انسانها که دیگه جای خودش رو داره. خیلیخیلی باید حواسجمع باشیم. اگه یکچیز، فقط یکچیز توی این دنیا باشه که اون قضیه «یکشبه اتفاق افتادن» در موردش صدق کنه، همین رابطه است.
امیدوارم بهدردتون خورده باشه. عکس از سایت Unsplash.
سلام رضا جان
وقتت بخیر
برادر جان امکان هست یه مثال عینی بزنی و روی این مثال باقی بحث رو پیش بریم. یه مثال واقعی در روابط انسانی؟
دمت گرم
سلام مجدد حسینجان.
مثلا همین خیانت در روابط عاطفی.
سلام رضا جان
1- این پستهای جواب نباید زیر کامنت اصلی نشون داده بشه؟ بحث ما این طور به سمت بالا میل میکنه که!
2- خیانت در رابطه یه موضوع کلیه. معنی خیانت هم در آدمها و شرایط مختلف متفاوته. در هر صورت اگر آدمها رو در ظرف شرایط و روحیاتشون ببینیم، شاید بیشتر بهشون حق بدیم.
اگر دوست داشتی ادامه بدیم.
سلام حسینجان
1. باید در پاسخ به من کامنت بذاری که همینجوری تورفتگی بخوره بره پایین.
2. با نظرت موافق نیستم. خیانت خط قرمزه به نظر من؛ خیانت در رابطهی عاطفی، خیانت در یک مساله مالی در رفاقت یا کار، یا هر نوع دیگه از خیانت.
حتما. مخلصیم.
سلام مجدد برادر
1- من گزینه پاسخ به کامنت رو میزنم. برای این کامنت هم همین کار رو کردم و امیدوارم دفعههای قبل هم همین کار رو کرده باشم وگرنه خیلی ضایعه بزرگی برای من محسوب میشه. شکلک خنده با عرقی بر پیشانی.
2- بیا توی بحث یک چیز رو بپذیریم. تعریفها رو مد نظر قرار بدیم. مثلاً تعریف خیانت در رابطه یعنی چی؟ حتماً باید فرد وارد رابطه جنسی با کس دیگهای بشه تا بهش بگیم خیانت کرده، یا چی؟ من فکر می کنم تعریفهامون با هم فرق داره. برای همین شاید من دارم با موضوع ملایم تر برخورد می کنم. بعد بریم سر مصداقها بحث کنیم.
3- حرف حساب من اینه روحیات آدمها به شدت متغییره و ممکنه اشتباه کنند و وقتی از آپ تایم 99.99 درصد صحبت میکنیم، هیچ جایی برای خطا و اشتباه قرار نمیدیم.
موفق باشی
پ.ن: منتظر تایید کامنت و ادامه بحث می نشیند.
سلام حسینجان
شرمنده بابت دیر جواب دادن.
1. تا دقایقی دیگه مشخص میشه:دی
2. خیانت رو یک مفهوم در نظر بگیر که برای هرکسی به شکل مختلفی تبدیل به واقعیت میشه. هیچ اصراری هم نیست که همه بیان و قبول کنند که مثلا این خیانته و این نیست. خب، حالا با این توضیح، به نظر شخص من، اگه این اتفاق بیفته؛ از خط قرمز عبور شده.
3. حرف من هم اینه که بعضی از اشتباهات قابل مذاکره نیستند. همم؟
مخلصیم.
رضای عزیز
سلام
1- نمیدونم در چه شرایطی این یادداشت نوشته شده و ریشه در چه اتفاقی داره. پیش فرض من اینه که یک اعتقاد قلبی رو نوشتی و فعلاً با قبلش کار ندارم.
2- رابطه آدمها با سرورها کمی متفاوته. شاید حق با تو باشه، نباید بعد از خیانت طلب کار باشیم. اما این رو هم در نظر بگیر که آدمی به شدت محدوده و این محدودیت توی رابطه هم هست. از لحاظ فنی ما توانایی آپ تایم بالا رو نداریم.
3- چرا روی جنبهی جایز الخطایی آدم دست گذاشتم؟ چون فکر میکنم اگر توی رابطه این بخش دیده نشده، رابطه صدمه میبینه. تعریف آپ تایم برای هر کسی متفاوته. مثل همین الان که به ظاهر چیزی که توی ذهن من شکل گرفته با اون چیزی که شما در بالا اشاره کردی. متفاوته.
4- وقتی از رابطه صحبت میکنیم (به فرض یک ارتباط دو نفره) همین تعریف های متفاوت قابلیت ایجاد لحظات دان شدن رو هم داره. دنیا در ارتباط تعریف نمیشه که، بخشی از دنیا ارتباطاتته و مطمئن باش در یه رابطه سالم در دسترس نبودن سرورها یه چیز عادی و طبیعیه. به نظرم باید لحاظ بشه.
5- اگر دوست داشتی باز هم بیشتر می تونیم در موردش گپ بزنیم.
سلام حسینجان.
1. نه اتفاق بخصوصی نیفتاده و صرفا عقیدهی من اینه.
2 تا 5 رو باهم جواب میدم.
همونطور که گفتم نباید منظورم با قدردان نبودن و سختگیری بیش از حد اشتباه گرفته بشه. من هم بالاوپایینهای یک رابطه رو قبول دارم و اون رو جزئی از رابطه میدونم که در حقیقت قسمت زیادی از رابطه رو تشکیل داده. منظور من اون شرایط خاص و حساس یک رابطه است که باید 99.999 باشیم اما نیستیم. در حقیقت عیار یک رابطه اونجا مشخص میشه.
این در دسترس نبودن رو تشبیه میکنم به «روز بد یکی از طرفین بودن». اینها مواردیه که طبیعیه، بحثی روش نیست. منظور من اون سربزنگاههاست. از این لحظات برای روابط دوستانه و روابط عاطفی مثال آوردم که با اتفاقات عادی توی این روابط اشتباه گرفته نشه.