
درددل کردن
درددل کردن با آدمها در عین حال هم چیز سادهایه؛ و هم نه.
با بعضیها باید حرف زد. اینقدر زیاد که رفت تو عمق موضوع.
بعضیها رو فقط باید شنید.
با بعضیها باید از در شوخی وارد شد.
با بعضیها باید فقط قدم زد.
بعضی وقتها هم؛ همهاش با هم…
تگها
نوشتههای مشابه
نوشتههای مشابه بر اساس تگ نمایش داده میشوند. این پست بدون تگ است.
رضا جان سلام
1- مختصر و مفید.
2- یه وقت بذار با هم درد دل کنیم. جان تو گاهی بد درد دلم میاد.
دمت گرم
سلام حسینجان.
مخلصیم. کی وقت بذاریم آقا؟:)
پینوشت:
دیروز پریروز به فکرت بودم. گفتم به خاطر حسین هم که شده خلاصهبرداری ما چگونه ما شدیم رو از سر بگیرم.
سلام مجدد
آقا هر وقت بگی
آره والا، خلاصه نویسی ما چگونه ما شدیم رو بنویس، چه کار خوبی.
دمت گرم
آقا احساس میکنم یکم وقفهی طولانی این وسط افتاد:دی
انشالا از اول هفته:ایموجی جلوبازو
مخلصیم