
Porco Rosso، فیلمی برای تابستان
همیشه فکر میکردم اگه روزی بخوام درباره فیلم بنویسم، این نوشتن با پدرخوانده شروع میشه. قبل از شروع، دست اونی که گفته بود سرماخوردگی تابستون، بدترین نوع سرماخوردگیه رو میبوسم تا با این کار هم ازش تشکر کرده باشم، هم مریضیم رو بهش انتقال بدم تا یادش نره حرفش درست بوده.
اولین انیمهای که از مستر انیمیتور، هایائو میازاکی دیدم، شهر اشباح یا Spirited Away بود. بعد از اون در جستجوهایی که برای سایر کارهای این کارگردان انجام میدادم، با کاوری که یک خوک در هواپیمایی جنگی نشسته روبهرو میشدم. دقیقا نمیدونم چرا، اما اصلا حس خوبی به این عکس نداشتم. یک خوک خلبان؟! یعنی چی؟! که چی اصلا؟! به همین دلیل دیدن این فیلم انیمهای رو به تعویق میانداختم.(حالا مثلا انگار میازاکی از من خواهش کرده بود و من بیتوجهی نشون میدادم!). این پیشداوری از روی کاور یا عنوان رو در سایر فیلمها هم دارم متاسفانه.
درهرصورت (یا بهقول خارجیها اِنیوِی)، تابستون امسال رفتم سراغش، که ایکاش زودتر رفته بودم. ژانر این فیلم کمدی و ماجراجوییه. porco rosso (به معنای خوک قرمز) یک فیلم ضدجنگ و ضدفاشیسم هم هست، که این رو در دیالوگها و صحنههایی از فیلم بهوضوح میشه فهمید. مثل سایر کارهای میازاکی، نقش کودکان و نوجوانان در این فیلم هم پررنگه، تا جایی که دختر هفدهسالهای رو میبینیم که مهندسی ساختِ یک هواپیما رو بهعهده میگیره.
داستان
داستان این انیمه درباره یک کهنهسرباز و خلبانِ تکخالِ جنگجهانیاول هستش که دوران بازنشستگی خودش رو میگذرونه. این رو داخل پرانتز داشته باشیم: خلبان تکخال یا Ace Flying یا Ace Fighter به خلبان جنگیای گفته میشه که حداقل پنج فروند از هواپیماهای دشمن رو منهدم کرده باشه.
این خلبان بعد از جنگجهانیاول بهشکل مرموز و بهدلیل یک نفرین ناشناخته؛ که در فیلم هم به علت اون اشارهای نمیشه، تبدیل به یک خوک شبهانسانی شده. یعنی سر خوک، دستها و پاها انسان! چرا دارم خودم و شما رو اذیت میکنم؟! توی عکس دارین میبینین دیگه!
پورکو روسو(یا Marco Pagot؛ اسم بهجامانده از دوران انسان بودن) در دوران بازنشستگی و برای امرار معاش، به یک خلبان مزدبگیر تبدیل شده که کارش تعقیب و دستگیریِ هواپیماهاییه که به کشتیهای تفریحی دستبرد میزنند. این دزدان هوایی(!) که توانایی مقابله با پورکو روسو رو ندارند، ناچارا دست به استخدام یک خلبان آمریکایی بهنام Curtis میزنن، که یکچهارمش(!) ایتالیاییه.
Gina یا بانو جینا، زنی با چهرهای زیبا و خوشصداست و مالکیت هتلی رو در اختیار داره که میزبان همهست؛ مسافران عادی، دزدان هوایی و البته پورکو. در خلال فیلم متوجه میشیم که جینا و پورکو رفاقتی خیلی قدیمی دارند، و همونطور که حدس زدین(که شایدم نزدین) علیرغم ظاهر خوک-انسانگونهی پورکو، رابطهای عاطفی بینشون وجود داره. برخلاف جینا که اشتیاق زیادی برای بهبود این رابطه داره، پورکو رغبت زیادی از خودش نشون نمیده(بیشتر از این توضیح دادن باعث اسپویل داستان میشه). خلبان آمریکایی داستان هم علاقهی بیحدوحصری به جینا داره که خب یکطرفه هستش؛ یکی از علتهایی که مبارزهی این خلبان و پورکو وارد فاز دیگهای میشه!
موسیقی
از همون ابتدای فیلم، وقتی پورکو روسو روی صندلی راحتیش داره از ساحلِ خونهاش لذت میبره، صدای موسیقیای رویایی از رادیو در حال پخش شدنه. اینجاست که میفهمیم که با یک شاهکار موسیقی توی این انیمه طرفیم.
موسیقی این انیمه و چند انیمهی دیگه که کارگردانی اونها رو میازاکی بر عهده داشته، از شاهکارهای آقای جو هیسائیشی هستن. من نمیتونم زیبایی موسیقی رو با کلمات بیان کنم، اگر میخواین یه لطفی به سیستم شنوایی مغزتون کرده باشین پیشنهاد میکنم حتما دانلود کنید و گوش بدید. اگه عمری باشه کانالی توی تلگرام درست میکنم برای فایلهای صوتی و ویدیویی، چون توی وبلاگ نیاز به یک سری کار داره.
در آخر
پورکو روسو در سال ۹۲ میلادی، یکسالواندی قبل از روشن شدن چشم دنیا به جمال من اکران شده(نکشیمون بامزه). نکتهی مهمی که اصلا اتفاقی نیست و با برنامه بوده، اکران اون توی تابستون سال ۱۹۹۲ هستش. این نکته از اونجایی مهمه که اتفاقات انیمه هم در تابستون رخ میدن و در فیلم هم میبینیم که روی این قضیه مانور داده میشه.
Porco Rosso، فیلمی که اتفاقاتش در تابستان رخ میده، در تابستان اکران شده و من اون رو در تابستان دیدم. شاید بشه گفت:
پورکو روسو؛ فیلمی برای تابستان…
اعتماد به نفست نسبتاً پایینه رفیق
روش کار کن
از توضیحات ممنونم و پیشنهاد میکنم در کنار آثار استاد میازاکی ، آثار ساتوشی کن رو هم فراموش نکنی مثل بازیگر هزاره