
بهترینهای هفته-هفتهی چهارم
بهترین راه برای اینکه بتونم این سری پستها رو به بهترین شکل ادامه بدم، اینه که در طول هفته پیشنویس پست رو تکمیل کنم. وقتی مثل الان میذارم برای آخر هفته، نصف بیشتر چیزهایی رو که بهشون برخوردم یادم میره. متاسفانه حداقل دو پست خوب دیگه رو فراموش کردم! برای این هفته یک پست خوب، یک سریال و سکانس عالی، و یک نقلقول که از توییتر خوندم رو معرفی میکنم.
۱. به مناسبت پایان سریال گیم آو ترونز (بازی تاج و تخت): ۱۰ درس، نکته و ایدهآلی که این سریال در قسمت آخر بیان کرد
در این هفته(در دوشنبه ۳۰ اردیبهشت) سریال پرهزینه و عظیم «بازی تاج و تخت» یا همون Game of Thrones تموم شد. برای من واقعا از بهترین سریالهایی بود که دیده بودم؛ بازگران عالی، جملات قصار و دیالوگهای کمنظیر، استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته و…، از نقاط قوت سریال بود.
فصل آخر منتقدان زیادی داشت. بههرجهت این سریال تموم شد. قصد داشتم پستی راجع به همین قسمت آخر بنویسم که خب دیدم یک پست خیلی خوب وجود داره. توی این پست از وبلاگ «یک پزشک» میتونید تحلیل خوبی رو از قسمت آخر این سریال بخونید.
۲. جماعت خواب، اجتماع خوابزده، جامعهی چرتی
من به تاریخ علاقهی زیادی دارم. خب طبیعتا این علاقه باعث میشه به فیلمهای تاریخی و بیوگرافی، کتب تاریخی، و کلا هرچیزی که مربوط به تاریخ میشه علاقه نشون بدم.
سریال «هزاردستان»، اثر علی حاتمی، سریالیه با تم تاریخی. من عاشق سریالها و فیلمهای قدیمی ایرانیام. واقعا کیفیتشون قابل مقایسه با اکثر کارهایی که این روزها میبینیم نیست. خلاصه که یه سکانس معنادار رو از این سریال چند روز پیش توی توییتر دیدم. از طریق این لینک آپارات میتونید ببینید.
۳. یک نقلقول دربارهی اهمیت زمان
این توییت رو آقایی به نام ناصر غانمزاده توییت کرده بود، و من توی اکانت آقای کلامی هریس(از بنیانگذاران فرادرس) دیدم:
نرسیدن به «همخوانی محصول/بازار» (Product/market fit) هیچوقت با فیچرهای بیشتر حل نمیشود.
و آقای کلامی هریس این متن رو با توییت بالا ریتوییت کرده بود:
[qut]این را از پدربزرگم شنیده بودم. مردی در صحرا گم شد و غذایی نداشت. ناگهان بقچهای دید. با این فکر که شاید داخلش نان و آبی باشد، آن را باز کرد. اما داخل بقچه پر از طلا و جواهر بود و ناامید شد. چیزی که کاربر/مخاطب لازم دارد، الزاما پیچیده یا گران قیمت نیست.[/qut]
دیدگاهها
برای این نوشته دیدگاهی وجود ندارد.