
اصطلاحات انگلیسی-سری ۰۴
۱. Among Others:
وقتی داریم درباره چیزی حرف میزنیم، یا مثالی میاریم، چندتا مورد رو میگیم و موارد مشابه رو ذکر نمیکنیم؛ به جاش از این عبارت استفاده میکنیم، چون مشابه اون رو قبلا گفتیم.
مثال: One of Four Key Elements in All Sort of Connection is People. Examples Include Social Networks, Health Sensors, Among Others
۲. Leverage:
قدرت تحتتاثیر قرار دادن افراد یا شرایط، برای کنترل داشتن روی چیزهایی که اتفاق میافته و یا رسیدن به نتیجهی مطلوب.
هممعنی Influence.
البته این فقط یکی از معانیشه؛ اونیه که من باهاش برخورد داشتم.
۳. To This End:
به منظور دستیابی به هدفی خاص.
مثال: Applications Like Health Monitoring require Low Latency. To This End, Fog Computing Has Emerged
۴. Fall Short:
عدم موفقیت در دسترسی به یک هدف از قبل تعیین شده، یا یک میزان استاندارد.
مثال۱: They needed 60 Votes to Pass the Bill, But They Fell Short by 12 Votes
مثال۲: Analogies That Try to Compare Programs to Objects We Are Familiar with Tend to Fall Short
دیدگاهها
برای این نوشته دیدگاهی وجود ندارد.