
اصطلاحات انگلیسی-سری ۰۲
۱. Open-Ended:
شرایط یا فعالیتی که پایانِ از پیش تعیینشدهای براش در نظر گرفته نشده، و میتونه از راههای مختلفی انجام بشه.
مثل سوالات امتحانی که در اونها تحلیل میخوان و خب طبیعیه که تحلیلها متفاوت از همدیگه باشه. یا یک برنامهی نرمافزاری رو در نظر بگیرید که کاربران مختلفی باهاش سروکار دارند و میتونند با برنامهی ما تعاملی داشته باشند که ما نمیتونیم اونها رو حدس بزنیم. مثلا انتخاب روش پرداخت در خرید یک محصول.
یک مثال دیگه میتونه این باشه: وقتی مدیر یک سازمان از کارمندها میخواد که نظر خودشون رو در مورد مسالهای بیان کنند(An Open-Ended Survey).
همچنین اگه برای چیزی تاریخ نهایی اون رو مشخص نکنیم.
مثال۱: Open-Ended Tasks(مثال نرمافزاری).
مثال۲: Open-Ended Contract: قراردادهای کاری که در اونها تضمینی برای مدت زمانی که شما در اون کار باقی خواهید موند وجود نداره. از طرفی شما هم هروقت بخواین میتونین اون کار رو ترک کنید.
بابا این اصطلاح که پستی شد برای خودش😅
۲. Prison-Ship:
کشتیهایی که از اونها به عنوان زندانی کردن مجرمین، اسیران جنگی و… استفاده میشده. این کشتیها معمولا توانایی این که روی آب شناور باشند رو داشتند؛ اما برای سفر به دریاها استفاده نمیشدند. در قرنهای هفده و هجده میلادی و بیشتر در بریتانیا مشاهده میشدند.
۳. Get Over Something:
کنار اومدن با شرایطی سخت و ناخوشایند.
مثال: She is Just Getting Over the Flu.
۴. Deal With Something:
انجام دادن عملی برای حل کردن یک مشکل یا رسیدن به یک دستاورد.
مثال۱: The Older Drug Didn’t Deal Effectively With the Malaria Parasite
مثال۲: Computers Can Deal With the Rigor of Thinking
این اصطلاح یک معنی دیگه هم داره. میتونه معنیِ «پرداختن به یک موضوع» رو هم بده. مثلا بزرگ علوی در کتابهاش به نقد حکومت میپردازه.
مثال: My New Translation Project Deals With Learning English by Read Fiction Books
امیدوارم استفاده کنید. اگه اشکالی توی پستها میبینید ممنوم میشم بهم بگین.
همین دیگه…فقط چتر بردارین حتما. بارونیه تا چندروز😜
دیدگاهها
برای این نوشته دیدگاهی وجود ندارد.