
اصطلاحات انگلیسی-سری ۰۱
احتمالا این سری پستها رو روزانه آپدیت میکنم. فکر میکنم توی هر پست چهارتا اصطلاح بذارم خوبه.
اصطلاحات امروز:
- Supper: شام سبک. در حالت رسمیتر میشه Dinner. همچنین شامی که با ماندهی غذاهای دیگه درست میشه. مثال: Let me get your supper ready.
- Bare-Bones: سر ترجمهی پنج زبان برنامهنویسی نوظهور به این اصطلاح برخوردم. وقتی یه چیزی فقط شامل حداقلها یا ضروریترین چیزها میشه. مثلا حداقل چیزی که انسانها برای زندگی نیاز دارند آب، غذا و پوشاکه. مثال۱: These are bare-bones of human life. مثال۲: Cowboy is a bare-bones HTTP server.
- Non-Fiction: احتمالا وقتی درباره کتاب یا نویسندهها سرچ کنید، به این کلمه هم میرسین. به معنای غیرداستانیه.
- Skin-Deep: ظاهری، نه چندان عمقی، سطحی. مثلا دوتا چیز شباهت ظاهری به همدیگه دارند. یا مثلا اعتماد به نفس طرف فقط ظاهریه. مثال۱: Her confidence is only skin-deep. مثال۲: The Elixir syntax is similar to Ruby, but this is only skin-deep.
امیدوارم استفاده کرده باشین💐
دیدگاهها
برای این نوشته دیدگاهی وجود ندارد.